محمد صیاد شیرازی

حوزه فعالیت
عناوین فعالیت‌ها
مدرک تحصیلی

پسر سردار شهید علی صیاد شیرازی

علاقه او به هنر معماری زمینه ساز خلق یکی از متفاوت‌ترین ساختمان‌های شهر تهران شده است


تصاویر مربوط به این ساختمان در بسیاری از سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازنشر شده است و بسیاری از کاربران بی‌آنکه نام و نشانی از خالق این اثر بدانند آن را به عنوان تلفیقی از هنر مدرن و اصیل ایرانی ستوده‌اند



دندان‌پزشکی که ادبیات را به معماری پیوند زد!






«خانه‌ای با نرده‌های نستعلیق!»

«خانه‌ای با نرده‌های نستعلیق!» این عنوانی است که در شبکه‌های اجتماعی برای اشاره به یکی از معروف‌ترین ساختمان‌های مسکونی تهران به‌کار می‌برند. ساختمانی در منطقه کامرانیه تهران با یک ساختاری سنتی و ایرانی که هویت اصلی آن آجرهای خشتی دست‌ساز ایرانی است و در طراحی نرده‌های تراس آن از اشعار فارسی با خط سیاه‌مشق استفاده شده است. تصویر آن ایده خلاقانه چند ماه پیش در سایت‌های خبری و اینستاگرام و تلگرام دست‌به دست می‌شد، بی‌آنکه کسی نام معمار آن را بداند. خالق این اثر، فرزند یکی از مشهورترین سرداران دفاع مقدس، سپهبد علی صیاد شیرازی است. اما نکته عجیب‌تر آنکه حرفه اصلی این هنرمند، دندان‌پزشکی است. او سعی کرده کارش را در سایه گمنامی انجام دهد و حتی خود را دکتر محمد شیرازی معرفی می‌کند.

دکتر محمد شیرازی متولد سال ۱۳۶۳ است و در دانشگاه شاهد دندان‌پزشکی خوانده است.


سایت دندانه به بهانه خلق این اثر هنری با این دندان‌پزشک جوان گفتگویی اختصاصی داشته که در ادامه می‌خوانید:


آقای دکتر شیرازی! ایده ساخت نرده با استفاده از خط نستعلیق و محتوای شعر، چگونه از میان کارهای دندان‌پزشکی خلق شد؟

من پیش از این هم به معماری علاقه داشتم و سایت‌های معماری را مطالعه می‌کردم. البته در دوره ابتدایی و راهنمایی در مدرسه نیکان درس می‌خواندم که انواع رشته‌های هنری در آن تدریس می‌شد. وقتی می‌خواستم وارد دبیرستان شوم، بین انتخاب ریاضی و تجربی و معماری و دندان‌پزشکی مردد بودم، اما از آنجایی که خلاقیت معماری به داشتن سرمایه زیاد وابسته است، در دبیرستان تجربی خواندم و وارد دندان‌پزشکی شدم.


دندان‌پزشکی رشته‌ای زودبازده است، اما اگر مهندسین معمار پشتوانه مالی قوی نداشته باشند، از مسیر اصلی و ایده‌های خود منحرف می‌شوند و مجبور هستند ایده‌های کارفرما را پیاده کنند. البته دندان‌پزشکی هم با هنر غریبه نیست و به نظر من بسیار هم به معماری نزدیک است؛ چرا که ما در دندان‌پزشکی ساختار یک دندان را بازسازی می‌کنیم و دندان‌پزشکانی که هنر انجام دادن کارهای ظریف را داشته باشند، در کار خود موفق‌تر هستند. به هر حال من همیشه در کنار کار دندان‌پزشکی، مطالعاتم را در حوزه معماری پی‌گیری می‌کردم و زمانی که خانواده تصمیم گرفتند خانه‌ای بسازند، فرصت پیاده کردن این اطلاعات و عملی کردن دانسته‌هایم پیدا شد. بعد از اینکه سازه ساختمان تمام شد، خانواده مرحله طراحی پلان داخلی و معماری نما را به من سپردند.


از ابتدا در نظر داشتید نرده‌هایی به این شکل بسازید یا ایده اولیه شکل دیگری داشت؟

البته این نرده‌ها بخش آخر ساختمان بود و من آن‌ها را به تناسب آجرهایی که برای نمای ساختمان انتخاب کرده بودم به این شکل طراحی کردم. از آنجایی که خانواده از من یک ساختمان سنتی و ایرانی و در عین حال ساده می‌خواستند، آجر خشتی دست‌ساز ایرانی را به‌عنوان خشت اصلی این ساختمان انتخاب کردم. باید بگویم که من سعی کردم این ساختمان در یک نگاه ساده به نظر بیاید، اما ویژگی‌های خاص خود را در کالبدش داشته باشد.


زمانی که می‌خواستم نمای ساختمان را بسازم، سعی کردم از معماری اصیل ایرانی بهره بگیرم. چراکه نمای ساختمان‌هایی که در تهران می‌بینیم، بسیار بی‌روح است و حتی نماهای رومی اصیل هم در ساختمان‌ها به چشم نمی‌خورند. این در حالی است که آجرهای یزدی و اصفهانی، گرمای زیادی به ظاهر ساختمان می‌دهند. از آنجایی که خانواده هم می‌خواستند نمای خانه مدرن نباشد و چندان جلب توجه نکند، از این آجرچینی استفاده کردم و هنگام طراحی تراس‌ها، به ذهنم رسید که هنر خطاطی ایرانی با این نما همخوانی زیادی دارد. بنابراین سیاه مشق را برای ساخت این نرده‌ها انتخاب کردم، زیرا در این نوشتار، نقطه‌ها کمتر است و فضای تراس بسته و دلگیر نمی‌شود. گذشته از این، وقتی سایه این اشعار در خانه می‌افتد، گرمی و لطافت خاصی در فضای خانه ایجاد می‌کند. البته باید بگویم این طرح هنوز کامل نشده است و اگر نور‌پردازی قسمت پشتی اشعار هم اجرا شود، جلوه آن‌ها بسیار بیشتر می‌شود.


این ساختمان ویژگی‌های خاص زیادی دارد که ممکن است عموم مردم آن را نشناخته باشند و از‌جمله اصلی‌ترین آن‌ها می‌‌توان به آجرچینی حصیری سردر ساختمان که نمای گیرایی برای بیننده ایجاد می‌کند، عدم یکنواختی در تمامی طبقات که همراه با رعایت حفظ تناسب در جایگزینی پنجره‌ها است و بیشتر در قسمت شمال شرق ساختمان به چشم می‌خورد، فلاور‌ باکس‌های (flower box) ضلع شمالی که به صورت یک‌درمیان در مقابل پنجره‌ها قرار گرفته است، سایبان‌هایی که در ۳ طبقه به صورت بسیار دقیق جاگذاری شده تا نمای ساختمان در برابر باران‌های اسیدی تهران مصون باشد، روف گاردن زیبایی که دارای دو فضای ییلاقی و قشلاقی است که در آن‌ها از حوض آتش و آب‌نما استفاده شده و دور تا دور آن‌ها با فلاور باکس‌های طویلی محصور شده، نورپردازی مخفی نما که منبع آن چشم بیننده را آزار نمی‌دهد و دیده نمی‌شود و تابلوهای بزرگ نقاشی و خط سفیر داخل خانه که از جمله خطوط جدید فارسی است اشاره کرد. در ضمن باید بگویم که بخش اصلی این ساختمان، سردر آن است، اما متأسفانه عکاسی که پیش از این از ساختمان عکس گرفته بود، این قسمت‌ها را از نظر دور داشت و به این دلیل، بسیاری از افراد نمای سردر ساختمان را ندیده‌اند.


برای ساخت تراس‌های از چه اشعاری استفاده کردید؟

این ساختمان سه نما دارد و ضلع شمال، جنوب و شرقی آن هر یک اشعار متفاوتی دارند.

اشعار ضلع شمالی شاعر معروفی ندارند و شعر پنجره اول ضلع شمال: «باز کن این پنجره را که حقیقت اینجاست»، شعر پنجره دوم: «باز کن این پنجره را که شقایق زنده است» و شعر پنجره سوم: «باز کن این پنجره را که دلم بی‌نگهت بیمار است» هستند.

در ضلع شرقی، شعر: «تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد/ حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد/ رنج عمری همه هیچ است اگر وقت سفر/ رخ نماید که مرا با دل خرم ببرد» به کار رفته که یک دوبیتی از عماد خراسانی با موضوع اما زمان (عج) است.

و در سردر حیاط هم شعر معروف حافظ یعنی: «رواق منظر چشم من آشیانه توست/ کرم نما و فرود آ که خانه، خانه توست» به کار رفته است.


برای بازتاب هنر معماری خود در این ساختمان کار خاصی انجام دادید؟

خیر. من خودم بیشتر دوست دارم از شهرت به دور باشم. کسانی هم که این ساختمان را می‌بینند نمی‌دانند طراحی آن کار یک دندان‌پزشک است و وقتی از سرایدار پرس و جو می‌کنند متوجه می‌شوند و بسیار هم تعجب می‌کنند. من هنوز اول راه هستم و کار خاصی انجام نداده‌ام. شهرت باعث می‌شود انسان از تلاش دور شود و شاید بهتر باشد زمانی که کارهای بهتری انجام دادم اسمم بیشتر مطرح بشود. امیدوارم روزی معماران خوبی که در ایران هستند در عرصه‌های بین‌المللی مطرح شوند. متأسفانه در حال حاضر بسیاری از آن‌ها از مسیر اصلی خود منحرف می‌شوند و معماری اصیل ایرانی با ادامه این روند نابود می‌شود.




نظر معماران درباره این بنا چه بود؟


من از معماران صاحب‌نظر و چهره‌های معروف بازخوردی ندیده‌ام و فقط چند تن از دوستانم از این کار به‌عنوان اولین کار من در معماری تمجید زیادی کردند. البته دوست دارم کارشناسان هم نظر خود را در این باره بگویند.


آیا قصد دارید در رشته معماری به ادامه تحصیل بپردازید؟

دوست دارم این کار را انجام دهم و در ضمن با چند نفر از آشنایان که معماری و عمران خوانده‌اند گفتگو کرده‌ام که یک شرکت معماری تأسیس کنیم. من برای ساخت این ساختمان زحمت زیادی کشیده‌ام و دوست ندارم راهی که تا نیمه رفته‌ام را‌‌ رها کنم. اول قصد داشتم از یک معمار کمک بگیرم، اما چون دیدم نتیجه کار آن‌طور که انتظار دارم از آب در نمی‌آید، خودم دست‌به‌کار شدم و از صبح تا ظهر سر ساختمان بودم و ظهر تا شب هم به مطب می‌رفتم. گاهی خودم آستین بالا می‌زدم و همراه با کارگر‌ها کار می‌کردم و حتی بسیاری از کتاب‌های دانشگاهی را برای انجام دادن این کار مطالعه کردم. البته گاهی برای دانستن موضوعاتی مانند جهت ورزش باد با معمار‌ها مشورت می‌کردم.

در حال حاضر هم برای ساخت یک پروژه تجاری و یک ویلا توافقاتی کرده‌ام و امیدوارم کارهای بعدی که در امتداد تجربه اولم انجام می‌دهم خاص و بسیار بهتر از کار اولم باشد.


پرداختن به یک رشته دوم بر کار شما چه تأثیری گذاشته است؟

دندان‌پزشکی رشته بسته‌ای است که پیشرفت و کار در آن محدود است و در نقطه‌ای متوقف می‌شود. البته من به‌عنوان یک دندان‌پزشک عمومی، سعی کرده‌ام تخصص‌های مختلف را بیاموزم تا کارم بیش‌ازحد محدود نشود. برای مثال از آنجایی که ایمپلنت در دانشگاه تئوری تدریس می‌شود، موضوع تز خودم را ایمپلنت انتخاب کردم و درباره تمام پودرهای جایگزین استخوان و همچنین ممبرن‌های استخوانی و دیزاین ایمپلنت‌های دندانی مطالعه گسترده کردم و بلافاصله بعد از فارغ‌التحصیلی، جراحی ایمپلنت هم انجام می‌دادم. در ضمن ازآنجایی‌که در دوره دندان‌پزشکی عمومی ارتودنسی ثابت به دانشجویان آموزش داده نمی‌شود، در دوره‌های ارتودنسی هم شرکت کردم. پس می‌توان گفت به‌غیراز جراحی فک و صورت تمام دوره‌های تخصصی دندان‌پزشکی را دیده‌ام و کارهای آن را انجام می‌دهم. اما به‌هرحال دندان‌پزشکی، رشته‌ای است که نمی‌توان فقط به آن پرداخت، زیرا انسان را بعد از مدتی دچار یکنواختی می‌کند. لطافت هنر می‌تواند به کار دندان‌پزشکی کمک کند و فراغ خاطری برای شخص به وجود آورد که بتواند کار خود را بهتر انجام بدهد.


در طراحی مطب‌های دندان‌پزشکی چه اشکالاتی می‌بینید و برای برطرف کردن آن‌ها چه سوژه‌هایی در ذهن دارید؟

طراحی داخلی اکثر مطب‌های دندان‌پزشکی مدرن است، البته طراحی سنتی و پست‌مدرن هم با کارکرد مطب سازگار نیست، اما می‌توان از شیوه‌هایی استفاده کرد که ترس بیمار از دندان‌پزشکی کمتر شود. برای مثال آبی و سبز، رنگ‌های آرام‌بخشی هستند، اما ازآنجاکه زیاد از آن‌ها استفاده می‌شود، بیماران نسبت به آن‌ها احساس سردی می‌کنند و استرس آن‌ها افزایش پیدا می‌کند. به همین دلیل من در مطب خودم از رنگ زرد استفاده کرده‌ام که در بیمار حس گرما ایجاد می‌کنند. علاوه بر این، بازی با نور فضای داخل مطب را بسیار زیبا می‌کند. البته این موضوعات تخصصی هستند و باید بر روی آن‌ها بحث کار‌شناسی شود.

برای طراحی خارجی هم ایده‌های زیادی وجود دارد، برای مثال می‌توان ساختمانی به شکل دهان ساخت، اما ساخت این قبیل ساختمان‌ها، بسیار پرهزینه است و سرمایه‌گذار مناسبی برای آن یافت نمی‌شود.


در حال حاضر فعالیتتان در رشته دندان‌پزشکی چگونه است؟

من دو مطب دارم که یکی از آن‌ها در پیروزی است و به‌تازگی هم در‌‌ همان ساختمانی که نرده‌هایی از شعر دارد، یک مطب تأسیس کرده‌ام که البته هنوز طراحی داخلی آن انجام‌نشده است.


دلیل همراهی شما با کاروان بازی‌های پاراآسیایی اینچئون چه بود؟

این کاروان هر بار به نام یک شهید عازم بازی‌های پاراآسیایی می‌شود و در آن دوره هم به نام شهید صیاد شیرازی عازم اینچئون شد. به همین دلیل من را به‌عنوان سرپرست کاروان انتخاب کردند. البته من به شکل حرفه‌ای ورزش نمی‌کنم و پیش از عزیمت این کاروان هم با آن‌ها تمرین نکرده بودم.



آدرس
تهران، خیابان پیروزی
تلفن:
-