نصرت‌الله جهانشاهلو افشار

حوزه فعالیت
عناوین فعالیت‌ها
مدرک تحصیلی
رشته

رییس سابق دانشگاه علوم پزشکی تبریز

یک قرن پیش ـ در۱۲۹۲ خورشیدی ـ در خانواده‌ای آذری در تهران دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۱۳ بعد از اخذ دیپلم وارد دانشکده پزشکی شد. بعد‌ها با معرفی باقر مستوفی ـ دانشجوی دانشکده فنی ـ با دکتر تقی ارانی استاد فیزیک دانشکده فنی آشنا و پس از ملاقات‌های مکرر، به عقاید اشتراکی و کمونیستی گرایش پیدا ‌کرد و با عده‌ای دیگر از همفکران خود به فعالیت سیاسی ‌پرداخت.


در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به همراه دیگر اعضای گروه ۵۳ نفر به اتهام تبلیغ مرام کمونیستی دستگیر و راهی زندان قصر شد. ۴ سال بعد، در شهریور ۱۳۲۰ با ورود نیروهای متفقین به ایران از زندان آزاد و به تحصیل خود در رشته پزشکی ادامه داد و کمی بعد مسئول اتحادیه دانشجویان دانشگاه و پس از آن به عنوان سرپرست سازمان جوانان حزب توده برگزیده ‌شد. در سال ۱۳۲۳ با اتمام دانشکده پزشکی به عنوان دستیار جراح در بیمارستان سینای تهران مشغول به کار ‌شد.


جهانشاهلو در اوایل سال ۱۳۲۴ مسئول حزب توده زنجان شد و در آذرماه‌‌‌ همان سال که فرقه دموکرات آذربایجان حکومت خودمختار اعلام ‌کرد، از سوی مجلس ملی آذربایجان با عنوان معاون اول پیشه‌وری ـ نخست‌وزیر حکومت آذربایجان ـ به تبریز رفت.


در آنجا در کنار فعالیت‌های سیاسی به ریاست دانشگاه تبریز منصوب و به فعالیت‌های علمی شایسته‌ای مبادرت نمود. جهانشاهلو چنان که در خاطرات خود نوشته، عضو هیات سه نفره‌ای بود که به ریاست پیشه‌وری در اردیبهشت ۱۳۲۵ برای مذاکرات نافرجام با دولت احمد قوام به تهران اعزام شد. در سال ۱۳۲۵ با فروپاشی فرقه آذربایجان به باکو گریخت و در آنجا به پیشه‌وری ‌پیوست. او دو دهه و اندی در شوروی زیست و برابری‌طلبی استالینی را خود از نزدیک شاهد بود. دوران ۲۶ ساله اقامت او در شوروی [۱۳۵۱ـ ۱۳۲۵] حاصل یک تجربه و رنجی عظیم بود که در کنار هزاران ایرانی تجزیه‌طلب سپری شد.


چنانکه درباره ساعات خروج از ایران نوشته، همۀ این سال‌های زندگی در تبعید، برای او تجربه‌ای از کابوس بود: «آنچه در اندیشه دیگران می‌گذشت، ندانستم، اما من تا چشم کار می‌کرد، نگاهم را از خاک میهنم نمی‌توانستم برکنم، در آن کوتاه زمان، از کودکی تا نوجوانی و از نوجوانی تا جوانی، همه و همه چون پرده سینما از برابر چشمانم می‌گذشت، همه سختی‌های زندگیم در میهن، در آن دم شیرین جلوه می‌کرد، من بیرونی آرام و خاموش و درونی بس آشفته داشتم.»


جهانشاهلو در سال‌های اوایل دهه ۵۰ از تبعید رهایی یافت و به ایران بازگشت. در سال‌های دهه پنجاه شایعات و بعد‌ها اسناد تایید نشده‌ای مبنی بر همکاری او و دکتر حسن نظری با دفتر نمایندگی ساواک در برلین غربی سرزبان‌ها بود. جهانشاهلو در سال‌های پایانی دهه ۵۰، کتابی با عنوان «ما و بیگانگان» را به چاپ رساند و همین کتاب دو دهه بعد در ایران منتشر شد. او در همۀ سال‌های پس از انقلاب در آلمان زندگی آرامی را سپری کرد و در‌‌‌ همان قطعه از جهان نیز دار فانی را وداع گفت.


آدرس
نصرت‌الله جهانشاهلو افشار،
تلفن:
-
محل تحصیل
ایران، تهران، دانشکده پزشکی،