امیرعلی عظیمی

حوزه فعالیت
مدرک تحصیلی

دندان‌پزشک و متخصص رادیولوژی دهان، فک و صورت

خواننده، آهنگ‌ساز، نوازنده، ترانه‌سرا در سبک راک




آرت اند ساینس با چاشنی راک!


گفتگو با دکتر امیرعلی عظیمی، متخصص رادیولوژی فک و صورت درباره زندگی دوگانه یک دندان‌پزشک و هنرمند موسیقی راک


ملیکا بهزادی- دندان‌پزشکان زیادی را می‌توان مثال آورد که در کنار مشغله‌های حرفه‌ای و علمی خود دستی هم در دنیای موسیقی و آواز دارند، اما تعداد کمی از آنها هستند که موسیقی را به شکل حرفه‌ای دنبال کنند و بخش زیادی از ساعات روزانه خود را به آن اختصاص دهند. دکتر امیرعلی عظیمی از جمله این دندان‌پزشکان است که سال‌هاست در کنار تحصیل و حالا به عنوان یک متخصص رادیولوژی دهان، فک و صورت، به آهنگ‌سازی، نوازندی، خوانندگی و حتی ترانه‌سرایی در سبک راک مشغول است.


دکتر امیرعلی عظیمی متولد سال ۱۳۶۶ در تهران است. دوره دندان‌پزشکی عمومی را در دانشگاه جندی‌شاپور اهواز و دوره تخصص در رشته رادیولوژی دهان، فک. وصورت را در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گذرانده است. او بیش از بیست سال فعالیت موسیقیایی را در کارنامه دارد و در این مدت علاوه بر انتشار یک آلبوک و چندین ترک، یک کنسرت موسیقی مستقل برگزار کرده و چندین اجرا در کنگره‌های علمی دندان‌پزشکی داشته است.


با دکتر امیرعلی عظیمی درباره موسیقی راک، دلایل اقبال کمتر این موسیقی در ایران و برنامه‌های آینده‌اش برای اجرای کنسرت و همین‌طور زندگی دوگانه‌اش به عنوان یک دندانپزشک هنرمند گفتگو داشتیم که در ادامه می‌خوانید.


– ‎آقای دکتر عظیمی! به نظر می‌رسد موسیقی راک در ایران رواج چندانی بین هنرمندان و عموم مردم نداشته باشد. شما به‌عنوان فردی که از کودکی در موسیقی فعالیت داشته، چگونه به این سبک علاقه‌مند شدید و آن را ادامه دادید؟

‎من از سن ٧-٨ سالگی موسیقی کار می‌کردم و دلیل علاقه‌مند شدنم به این حرفه، پسرخاله‌ام بود که در موسیقی راک فعالیت داشت. او یک کیبورد و گیتار داشت و اگرچه خیلی حرفه‌ای کار نمی‌کرد؛ اما من با دیدن او که در اتاق خودش در خانه دیوار به ‌دیوار خانه‌مان همیشه با دوستان نوازنده‌اش ساز می‌زد خیلی به این سبک علاقه‌مند شدم. اولین سازی که دست گرفتم هم گیتار پسرخاله‌ام بود و کم‌کم به سمت علاقه‌ام رفتم. والدینم اگرچه نوازنده نبودند؛ شنوندگان خوب موسیقی بودند و خیلی به موسیقی غربی علاقه داشتند، مخصوصاً پدرم خیلی سبک جاز گوش می‌کردند و در خانه‌مان همیشه موسیقی جریان داشت.


– این علاقه آیا نسبت به علوم‌پزشکی هم در خانواده شما وجود داشت که از موسیقی به سمت دندانپزشکی تغییر مسیر دادید؟

‎از آنجا که موزیک همیشه از کودکی با من بود، به سن کنکور که رسیدم، تا حدودی از یادگیری آن اشباع شده بودم؛ البته نمی‌توانم بگویم بی‌نیاز از آموزش بودم، چرا که همین حالا هم ۱ روز در هفته با کاوه یغمایی که در حال حاضر ایران نیست کلاس آنلاین دارم.


‎به هر حال وقتی به سن کنکور رسیدم خانواده مرا متقاعد کردند که رفتن به دانشگاه موسیقی آینده چندان پرباری نخواهد داشت. از آنجایی که من شاگرد اول بودم؛ رشته دندانپزشکی را که آن زمان مد بود انتخاب کردم؛ البته در مورد آن تحقیق هم کرده بودم و متوجه شدم اینکه می‌گویند دندانپزشکی تلفیق علم و هنر است، یک حقیقت است و علاوه بر اینکه درآمد خوبی دارد از جنبه هنری با روحیات من سازگاری زیادی دارد.


– در تخصص رادیولوژی فک و صورت جنبه هنری دیدید که آن را انتخاب کردید؟

‎خیر! هرچند تشخیص خود یک هنر است. من در اصل این تخصص را به این دلیل انتخاب کردم که کمتر در مطب درگیر شوم، چرا که می‌خواستم موسیقی را حرفه‌ای‌تر ادامه بدهم.


‎سال ۹۱ که از دانشگاه جندی‌شاپور اهواز در رشته دندانپزشکی عمومی فارغ‌التحصیل شدم؛ قانونی وضع شد که نمی‌توانستیم مستقیم تخصص بخوانیم و باید خدمت می‌رفتم. در ضمن از آنجا که در ۶ سال تحصیل در دوره دندانپزشکی عمومی در اهواز و بعد از آن ۲ سال خدمت تنها بودم، فرصتی دست داد تا در این مدت توانمندی‌های موسیقیایی‌ام را بهبود ببخشم. خدمت سربازی برای من یک توفیق اجباری شد که با موسیقی‌دان‌هایی که قبلاً می‌شناختم دوباره ارتباط برقرار کنم.


‎البته باید بگویم ۱ روز در هفته کار دندانپزشکی بالینی انجام می‌دهم؛ چرا که واقعاً به آن علاقه‌مندم. مرکز رادیولوژی ندارم و با مرکز دیگری کار می‌کنم و فعلاً پروانه مطب شهریار را دارم و امتیاز تأسیس مطب در تهران را تکمیل نکرده‌ام.


– آیا می‌توان گفت موسیقی راک، سبکی خشن و غمگین از موسیقی است؟

‎خیر! این طور نیست. هر سبک موسیقی بستر فرهنگی دارد و ما نمی‌توانیم یک احساس خاص را به آن نسبت بدهیم. خشونت بخش جدایی‌ناپذیر موسیقی متال است اما در راک اینچنین نیست. موزیک راک که از دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ میلادی در آمریکا و بریتانیا عامه‌پسند شد، ناشی از سبک بلوز و قدری متاثر از کانتری است. بلوز موزیکى است که در زمان برده‌داری از افریقا به امریکا منتقل شد و نمادى از غم در آفریقا از نظر محتوایى است و کانتری موسیقى سنتى قاره امریکا است. کلمه‌‌ی راک به معنای جنب و جوش و حرکت است. این موزیک اصلاً منفی نیست؛ اما گاهی موسیقی در طول تاریخ، تحت تأثیر تحولات اجتماعی دارای شاخه‌های جدیدی می‌شود. اگرچه ما موزیک راک بسیار خشن هم داریم؛ اما گاهی این موسیقی خیلی نرم است و ما ایرانی‌ها را از موسیقی سنتی خودمان بیشتر تحت تأثیر قرار می‌دهد.


– چرا موزیک راک در ایران مانند پاپ گسترش پیدا نکرد؟

‎جایگاه آموزش موسیقی راک در ایران بسیار کم است و در نتیجه افرادی سراغ یاد گرفتن این سبک می‌روند که به دنبال اهداف سخت هستند. این در حالی است که یاد گرفتن موسیقی راک کار سختی نیست. به اعتقاد من بزرگ‌ترین مشکلات موسیقی‌دان‌های راک ایرانی این است که در وهله اول این موسیقی در بستر فرهنگی غرب شکل گرفته است. بستر فرهنگی شامل زبان، تحولات اجتماعی و رفتارهای اجتماعی در یک اقلیم و زمان مشخص است که همه این‌ها روی موزیک تأثیر می‌گذارند.


‎مشکل اول ما این است که کلام فارسی را روی موزیکی بنشانیم که خاستگاه آن جای دیگری است. مسئله دوم پذیرش اجتماعی است. برای موسیقی‌دان‌های خارجی که کار ما را می‌شنوند خیلی جالب است که ما در ایران چنین کاری انجام می‌دهیم؛ چرا که موسیقی راک برای آن‌ها مانند موسیقی سنتی برای ما ایرانیان است و در زندگی روزمره‌شان جریان دارد؛ اما ما یک ملودی و ترانه را خیلی باید در موسیقی راک تغییر دهیم تا بتوانیم آن را برای مردم قابل پذیرش کنیم.


‎مسئله سوم این است که موسیقی‌دان‌های راک ایرانی برخلاف غربی‌ها بسیار منزوی هستند؛ چرا که در آن جوامع پدیده‌های اجتماعی، خوراکی برای ساخت موسیقی هستند؛ اما در ایران ما مجبور هستیم محل زندگی و استودیوی خود را تبدیل به محیطی کنیم که برایمان الهام‌بخش باشد.


‎زمانی که موزیک پاپ وارد ایران شد، موسیقی‌دان‌های بسیار خوبی سردمدار آن شدند و در دهه ۳۰ تا ۵۰ تولیدکنندگان ایرانی از این موزیک خیلی خوب حمایت کردند. گذشته از این، نوازنده‌های ایتالیایی و به‌خصوص فرانسوی که کشورهای الهام‌بخش موزیک پاپ ایرانی بودند به کشور ما آمدند و آن را تدریس کردند.


‎اما به این دلیل که راک بین تولیدکنندگان موسیقی محبوب نبود، خوانندگان نتوانستند کلام فارسی را با آن سازگار کنند. در ایران افراد کمی پیرو موسیقی راک بودند که از جمله آن‌ها می‌توان به کورش یغمایی، فرهاد مهراد و فریدون فروغی که بعدها دوباره به سمت پاپ رفت اشاره کرد که موفق هم بودند، اما چون جامعه پذیرشش را نداشت نتوانستند راک را در ایران آنگونه که باید جا بیندازند.


– خود شما این موزیک را چگونه یاد گرفتید؟

علاوه بر متدهایی که از پسرخاله‌ام و دوستان موسیقی‌دانش یاد گرفتم، به خاطر شغل پدرم، هر چند سال در یک شهر بودیم و من هم با موسیقی‌دان‌های شهرهای مختلف از تهران گرفته تا شیراز و شهرهای جنوبی، روبرو بودم که از هر کدام از آن‌ها چیزهایی یاد گرفتم؛ اما استاد صرف نداشتم. تا اینکه با آقای کن تمپلین، استاد آواز آمریکایی آشنا شدم و به این دلیل که شبکه‌های اجتماعی آن زمان رایج نبود از طریق ای‌میل با ایشان ارتباط داشتم. کن تمپلین نقش بسیار زیادی در یادگیری آواز در ژانر راک بر روی من گذاشت و هارمونی و تنظیم را هم از کاوه یغمایی یاد گرفتم.


برای یادگیری پیانو و کیبورد از وی‌اچ‌اس‌های قدیمی بهره می‌گرفتم. در اصل آن زمان نوازنده‌ها با تماشای اجراهای زنده و تکرار نوازندگی از روی دست نوازنده اصلی می‌آموختند.


به طور کلی تا به حال چند آلبوم و تک‌آهنگ از شما منتشر شده و بازخورد مخاطبان چه بوده است؟

تابه‌حال یک آلبوم و حدود ۵ تک‌آهنگ فارسى و انگلیسى منتشر کرده‌ام. آلبومم که «روزاى سردرگم» نام داشت، حاصل پنج شش سال کار بود که کار از سال ٨٨ شروع و سال ٩۴ منتشر شد. پس از آن شروع به انتشار تک آهنگ‌های فارسی کردم؛ همچنین حدود ١٧-١٨ قطعه کاور از آثار فاخر راک را هم اجرا کردم که کمابیش پخش شدند. در قالب گروه وایت نویز هم به همراه دوستم مسعود همایونى ٣ قطعه منتشر کردیم و به زودى قطعه چهارم و البته آلبوم این گروه هم آماده می‌شود. علاوه بر این در استرالیا در حال ضبط یک آلبوم کاملاً انگلیسى هستیم که با برچسب رکورد یک کمپانى خارجى منتشر خواهد شد. آلبوم «روزاى سردرگم» در ژانر پاپ-راک و دو ترک آن به زبان انگلیسى بود. اغلب آثار را خودم ساختم و تنظیم آن‌ها برعهده مسعود همایونى بود. البته به جز سبک راک که سبک غالب آلبوم بود، سبک‌های مختلف موزیک از جمله کانترى-بلوز، راک، رِگِ و جَز در این آلبوم کار شده‌اند. علت آن هم این بود که سلیقه مخاطبان را بسنجم و بدانم کدام یک بازخورد بهترى دارد.


مخاطبان ژانر راک، قطعه «روزاى سردرگم» و تک آهنگ «درد» را از بین آثار من خیلى دوست داشتند و بازخورد خوبی از آنان گرفتم. آثار وایت نویز هم چون از نظر فنی در سطح بسیار خوبى تولید شده‌اند بازخورد بسیار خوبى بین اهالى موسیقى داشت.


آثار خود را از طریق چه بسترهای اینترنتی منتشر می‌کنید؟ معمولاً از چه طریق با مخاطبان ارتباط دارید؟

ترک‌های من از طریق وب‌سایت‌های مرجع و مجاز منتشر می‌شوند و پلتفرم‌های تلگرام و اخیراً اپلیکیشن‌های اسپاتیفاى و اپل موزیک هم کارهاى من را منتشر کردند؛ اما بیشترین ارتباط با مخاطبان را سابقاً از طریق فیس‌بوک و جدیداً اینستاگرام داشتم. از آنجا که بازخورد مستقیم آثار و پیشنهاد‌ها، نظرات و انتقادات را خیلى خوب می‌توان از طریق اینستاگرام تحلیل کرد؛ بهترین راه ارتباطى در ایران در حال حاضر این اپلیکیشن است؛ اما یوتیوب رفرنس و پلت‌فرم بسیار بهتر و جهانی‌تری در زمینهٔ پخش آثار و مدیاست که متأسفانه به خاطر فیلترینگ در دسترس عموم نیست.


– ظاهراً فقط یک کنسرت برگزار کرده‌اید. دلیل آن چیست؟

من از ١۵ سالگى در جشنواره‌های مختلف حضور داشتم؛ اما اولین کنسرت شخصی‌ام را در سال ٩١ در اهواز، شهری که آن زمان در آن دانشجو بودم، اجرا کردم. بعد از آن ٢ سال خدمت سربازی و ٣ سال دوره تخصص در اصفهان من را از اجراى لایو دور کرد؛ اما در عوض در این مدت به تولید موسیقى پرداختم. البته در همین دوران یکى دو اجراى کنگره‌ای و کوچک هم داشتم.


‎- ظاهراً شما تعداد زیادی از قطعات خود را انگلیسی اجرا کرده‌اید. دلیل این کار چیست؟

‎همان‌طور که عرض کردم، موسیقی بخشی از فرهنگ است و فرهنگ چند المان دارد که مهم‌ترین آن‌ها زبان است.


‎وقتی می‌گوییم راک در بستر فرهنگی غرب به وجود آمده، به این معنی است که با آن هجاها، زبان و لهجه به وجود آمده است و این‌ها هستند که حس موزیک راک را به افراد القاء می‌کنند. وقتی ما کلام فارسی را روی موسیقی می‌گذاریم، خیلی باید دقت کنیم که از نظر هجایی به کلام انگلیسی نزدیک باشد و از طرف دیگر از نظر احساسی آن‌قدر دستخوش تغییرات نشود که شنونده ایرانی آن را نفهمد. به همین دلیل باید گفت کلام انگلیسی زبان مرجع موزیک راک است و اگر روزی بخواهیم این موزیک را کار کنیم باید این مرجع را در نظر بگیریم.


– ‎آیا برای کارهاتان به دنبال مجوز هم رفتید؟

‎برای گرفتن مجوز به مشکل چندانی برنخوردم و حتی برای اغلب ترک‌های انگلیسی‌ام هم با ارجاع دادن کار به دارالترجمه معتمد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته‌ام. اگرچه یکی از برنامه‌های من مهاجرت است؛ اما چون هنوز تصمیمم قطعی نشده.


‎روال را بر گرفتن مجوز پایه‌گذاری کرده‌ام. از طرف دیگر به این دلیل انگلیسی می‌خوانم که دوست دارم مخاطب کارهایم جهانی باشند و برای رسیدن به این هدف حدود ۲۰ سال زمان گذاشته‌ام.


– ‎چشم‌انداز شما در موسیقی چیست؟

‎اگر بخواهم افق خودم را از موسیقی عنوان کنم، باید بگویم کنسرت‌های پرجمعیت را دیگران برگزار کرده‌اند و من تصمیم ندارم تلاش کنم تا از خوانندگان شناخته شده جلو بزنم، بلکه می‌خواهم کار جدیدی انجام بدهم. به همراه دوستم مسعود همایونی گروهی به نام White Noise، تأسیس کرده‌ام و هدفمان این است که راک فارسی را به سطح استاندارد جهانی این موسیقی برسانیم. شاید نتوانیم در ایران چندان موفق باشیم؛ اما خارج از کشور بیشتر مخاطب جذب خواهیم کرد. البته نمی‌توانم بگویم تا به حال خواننده‌های معروف خارجی کار مرا دیده‌اند؛ اما موسیقی‌دان‌های معمولی‌تر که آن را می‌شنوند از آن استقبال می‌کنند چرا که جنس کار ما آنجا وجود ندارد. به هر حال ما ایرانی هستیم و با بخشی از فرهنگ ایرانی و با جنس صدا و ساز متفاوتی کار می‌سازیم که برای آنان جدید است. جا انداختن موزیک راک در ایران مسیر بسیار طولانی و سخت و زمان‌بری است؛ اما اصلاً غیرممکن نیست. ما ایرانی‌ها امتیاز مثبتی داریم و آن این است که در محدودیت کار می‌کنیم و مخاطبان در کشورهای دیگر این موضوع را مد نظر قرار می‌دهند.


آدرس
تهران،
تلفن:
-
محل تحصیل
ایران، اهواز، جندی شاپور اهواز،
ایران، اصفهان، علوم پزشکی اصفهان،