حمیدرضا ناظمیان
سرامیست، خطاط، سفالگر، شاعر
دکتر حمیدرضا ناظمیان متولد سال 1350 در شهر سمنان، فارغالتحصیل رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو انجمن ادبی جوان سمنان بوده است و در شعر بيشتر اوزان شعر نو (نيمايی) را تجربه میکند. او علاوه بر شعر، در برخی زمینههای هنری ديگر، از جمله نقاشی، خط و موسيقی نيز صاحب ذوق و قريحه است.
این هنرمند به مدت 30 سال در زمینه مختلف هنری از جمله خوشنویسی، موسیقی، سفال و سرامیک فعالیت دارد و در دو دوره دوسالانه سفال و سرامیک کشور موفق به کسب عناوین برتر شده است.
دکتر ناظمیان سبک خاص خطاطی دارد که همین خلق منحصر به فرد، موجب شاخص بودن آثار او شده است. المان میدان کوثر شهر سمنان سال ۱۳۸۱ توسط این هنرمند در طراحی و ساخته شد. این میدان در تقاطع بلوار معلم و در قسمت شمالی بلوار قائم و قسمت جنوبی بلوار شهید مصطفی خمینی این شهر قرار دارد.
همچنین میدان مطهری سمنان که در تقاطع بلوارهای پرتردد مدرس و معلم و در شمال محله باغ فامیلی این شهر قرار دارد در دهه ۸۰ توسط حمیدرضا ناظمیان طراحی و ساخته شده است و گفته میشود از بلندترین سازههای سرامیکی ایران است.
در اينجا به ابياتی چند از يک مثنوی بلند دکتر ناظمیان اشاره میکنيم:
زهی خجسته بهاری که راه کهنه باد
به دشت تفته تبدار پيکرش افتاد
هزار گلپر گلبوی گلنشان آورد
به بلبلان دل افسرده، بوی جان آورد
سراب دشت افق در شراره میجوشید
نگاه چشمه چشمان، سراب را نوشيد
چکامه کلک مرا بی کرشمه رقصانده
قلم از اين همه تفسير و قصه وامانده
دريغ از آن شب شومي که ديده دريا شد
دو چشم بسته راحت نديده، بينا شد
سهتار عاطفه خاموش و چنگ میتازد
سه گاه هجر و طلب، گام را نمیبازد
لهيب صاعقه چنگي ز برق وا کرده
سحاب گريه، زمام سکون رها کرده
کنون که رهبر عشاق، پير روحانی است
کنون که قافلهسالار نور يزدانی است
گذار خون و خطر، سر بدار میخواهد
کميت سرخ صبوری، سوار میخواهد
کوير، مجمر جانسوز غصههای بيات
کوير مدفن اميد و آرزوی نجات
نگاه سرخ قنوتت نشان هشياری است
نماز رفته قضا کن که گاه بيداری است