فهیمه خسروی
کنار دندانپزشکی اشتغال به یک هنر لازم است/ گفتگو با دکتر فهیمه خسروی، دندانپزشک و مجری
رعنا محمدی
تک بعدی بودن یکی از مشکلات عمده دندانپزشکان است
دندانپزشکان جوانی که این سالها در کنگرههای علمی دندانپزشکی حاضر میشوند اجراهای او را در برنامههای تلویزیونی مورد علاقه خود در حدود یک دهه قبل به یاد دارند. فهیمه خسروی که این سالها کسوت یک دندانپزشک را بر تن کرده است یکی از مجریان جوان و موفق سالهای آغازین دهه هشتاد بود و سابقه اجرا در برنامههایی نظیر کولهپشتی، شبهای شفاهی و پر پرواز را در کارنامه دارد.
دکتر «فهیمه خسروی» متولد سال ۱۳۶۱ در شهرستان خمین است. در سال۱۳۷۹ تحصیل در رشته دندانپزشکی دانشگاه تهران را آغاز کرد و در سال ۱۳۸۶ فارغالتحصیل شد. او کار اجرا را شغل مناسبی برای یک دندانپزشک نمیداند و به همین دلیل پس از اخذ مدرک دکترای دندانپزشکی دیگر پیشنهادهای اجرا در تلویزیون را نپذیرفته است. با این حال طی سالهای اخیر و به دلیل عدم تسلط مجریان به اصطلاحات و واژههای دندانپزشکی، اجرای چندین برنامه در کنگرههای علمی دندانپزشکی را بر عهده گرفته است که آخرین آنها کنگره پنجاه و چهارم انجمن دندانپزشکی ایران در اردیبهشت ماه ۹۳ بود.
با دکتر فهیمه خسروی درباره تجربیات اجرا و ارتباط این کار با حرفه دندانپزشکی گفتگوی کوتاهی داشتهایم که از نظر میگذرانید:
برای اولین بار کی تصمیم گرفتید در کنار حرفهٔ دندانپزشکی به مجریگری بپردازید؟
از دوران دبیرستان کار نوشتن شعر و داستان را شروع کردم، در جشنوارهٔ یادوارههای شهدا که در منطقههای مختلف شهر برگزار میشد و جشنواره باران نور تهران مقام کسب کردم و گرایشم به کارهای ادبی و گویندگی نیز از همینجا شروع شد.
مدتی نیز بهصورت حرفهایتر زیر نظر یکی از اساتید صداوسیما به مدت یک سال دوره دیدم و توسط استادم به شبکه چهار و چند تن از تهیهکنندهها معرفی شدم. حدوداً از سال ۸۷ بهصورت حرفهای و تخصصی کار اجرا را شروع کردم.
به نظر شما یک مجری موفق چه ویژگیهایی دارد؟
شاید در ظاهر اینطور به نظر برسد که مجری موفق باید بیان خوبی داشته باشد اما واقعیت چیز دیگری است. یک مجری خوب سواد بسیار بالایی دارد، بهخصوص در کشور ما تسلط به ادبیات و بهطور خاص متون کهن بسیار کمک میکند، تسلط به زبان عربی جهت استفاده از احادیث و زبان انگلیسی به دلیل کاربرد آن در مراسم مخصوص میهمانان خارجی که معمولاً در کنگرههای پزشکی اتفاق میافتد بسیار لازم است.
یکی دیگر از ویژگیهای یک مجری ممتاز؛ بداههگویی است و اینکه در هر شرایطی قدرت بیان خود را از دست ندهد. سایر ویژگیهای حرفهای مثل لحن صمیمی و مؤدبانه در جزئیات کار هنری مجری قرار میگیرد، اما مهمترین ویژگی همان تسلط و سواد است.
خودتان رو بیشتر یک دندانپزشک میدانید یا یک مجری؟
اجرا را در کنار حرفهٔ دندانپزشکی انجام میدهم و مسلماً خودم را در درجه اول یک دندانپزشک میدانم. اصولاً مجریهایی که از صداوسیما در کنگرههای تخصصی ما حضور دارند روی اصطلاحات پزشکی تسلط ندارند و این مسئله ایجاد مشکل میکند.
به دلیل رفع این مشکلات اجرا را به عهده گرفتم و ترجیح دادم کنگرههایی که در خصوص دندانپزشکی است باشکوهتر برگزار شود درنتیجه به نظر من اجرا هم بخشی از کار دندانپزشکی است. البته من به مجریگری بهعنوان یک حرفه نگاه نمیکنم و آن را یک هنر میدانم که برای رسیدن به اهدافم به من کمک میکند.
به نظر شما دندانپزشکی با اجرا رابطهای دارد؟
دندانپزشک در مطب و در برخورد با مریض باید یک مجری خوب باشد. نوع حرف زدن با بیمار مهم است. فن بیان اولین گام در برقراری ارتباط با بیمار است، وقتی شما خوب حرف بزنید میتوانید درمانی که برای بیمار در نظر گرفتهاید را خوب توضیح داده و او را قانع کنید.
در حرفهٔ دندانپزشکی هرروز با بیمارانی در ارتباط هستید پس باید بتوانید با حرف زدن و متقاعد کردن آنها ذهنشان را در تسلط خود قرار دهید و بهنوعی در حیطه کوچکتر و محدودتر مجری خوبی باشید.
در حوزه دندانپزشکی اجرای چه برنامههایی را بر عهده داشتهاید؟
اجرای سه دوره کنگره رادیولوژی را در سالهای۸۰ و ۸۸ و ۹۰ بر عهده من بود، اجرای کنگرههای شهید هدایت و کنگره سالیانه ۵۲ام و ۵۴ام که از بزرگترین همایشهای دندانپزشکی در ایران است و حدوداً چهار هزار نفر شرکتکننده دارد. در این کنگره جدیدترین دستاوردهای علمی دندانپزشکی در تمام رشتهها به بحث و گفتگو گذاشته و مقالات زیادی از داخل و خارج کشور ارسال میشود که نزدیکترین اجرای من مربوط به همین کنگره سالیانه ۵۴ام در ۱۸ اردیبهشت امسال بود.
کمی درباره سختی مجریگری بگویید؛ دندانپزشکی سختتر است یا مجریگری؟
اجرا در سطح برگزاری کنگرههای ما سخت و حساس است چون زحمات یک سال مجموعه را شما باید در حد ممتاز معرفی کنید و کوچکترین اشکال در کار شما کل زحمت را از بین میبرد.
مدتی که پشت تریبون هستید خیلی مهم و سخت است، هرلحظه ممکن است اتفاق جدیدی بیفتد و باید قدرت آن را داشته باشید که تسلط و پیوستگی بیان کلمات را رعایت کنید. اگر یک میهمان جدید میآید یا اتفاق جدید رخ میدهد مثلاً بحثی نامناسب با فضا بیان میشود، مجری باید بتواند با تسلط کافی مراسم را مدیریت کند و صرفاً گویندگی نکند. این بخش کار سختتر از دندانپزشکی است. در دندانپزشکی ترتیب و روش را میدانید و اصولاً مورد غیرمنتظرهای رخ نمیدهد و کاری است که تقریباً بهصورت تکراری انجام میدهید، ولی اجرا حساسیتهای خاصی دارد و استرس بالاست، حتی اگر هزار بار هم اجرا داشته باشید بازهم کمی نگرانی وجود دارد چون یک مجری باید در بعضی مواقع در لحظه تصمیم بگیرد و بسیار دشوار است.
آیا پرداختن به این حرفه را به همکاران خود پیشنهاد میکنید؟
ازنظر من کار اجرا برای یک دندانپزشک بهعنوان شغل مناسب نیست و با حرفه اصلی او تداخل دارد؛ چراکه اجرا بهصورت حرفهای و بهعنوان یک شغل زمانبندیهای خاص خود را دارد و ممکن است ازنظر زمانی تداخل در کار اصلی او به وجود آورد. بارها از طرف صداوسیما به من پیشنهاد کارشده است اما چون با کارم هماهنگی زمانی نداشت قبول نکردم.
اجرا باید بهعنوان فعالیت جنبی و هنری بر اساس توانمندیهای فرد باشد چون صحبت کردن در حضور تعداد بسیار زیادی افراد با ذهنهای مختلف تسلط خاصی را میخواهد که هرکسی قادر به انجامش نیست.
کلام آخر…
به دلیل مشغله زیاد جامعه پزشکی و دندانپزشکی و سنگین بودن درسها در دوره تخصصی و کار، فعالیتهای جانبی و فرهنگی در بین دندانپزشکان خیلی کم است و اصولاً مطالعات و فعالیتها محدود به زمینهٔ پزشکی است. به نظر من این سبک زندگی در درازمدت بسیار کسلکننده میشود، توصیه میکنم همه همکارها متناسب با نوع علاقهشان، درزمینههای جانبی مطالعه و فعالیت داشته باشند. مثلاً کسانی که اهل هنر، نقاشی، شعر و… هستند ذهنهای خلاقتر و بازتری دارند. شغل دندانپزشکی یک حرفه فرسایشی و تکراری است و حتما در کنار این شغل پرداختن به یک هنر لازم است.
جالب است بدانید سر کلاسی استاد پرسید امروز گابریل گارسیا مارکز فوت کرد، شما میدانید ایشان چه کسی بود؟ دانشجوها خیلی متعجب نگاه میکردند، یکی گفت فکر میکنم هنرمند باشد و برای من خیلی جالب بود که در یک جمع صد نفره دندانپزشک، یک نویسنده معروف جهان را، که خیلیها بسیاری از جملاتش را از حفظ هستند، نمیشناسند و این نشان میدهد که فقر اطلاعات عمومی در بین دندانپزشکان زیاد است.
شعر و موسیقی راهی برای دور شدن از استرس و نگرانیهای ناشی از فعالیتهای روزمره است و من در حد علاقه شخصی فیلمنامه مینویسم و شعر میگویم و آثار مثبت آن را در زندگی تجربه کردم و امیدوارم همه همکاران خودشان را با عالم هنر پیوند بزنند.