هوشنگ فاضل

حوزه فعالیت
مدرک تحصیلی

دندان‌پزشک

فعال سیاسی

پایه‌گذار و اولین رئیس دانشکده دندان‌پزشکی آزاد تهران

سرپرست موقت وزارت بهداری در سال‌های اول انقلاب

.

دکتر هوشنگ فاضل، در سال ۱۳۳۹ از دبیرستان هاتف در شهر اصفهان فارغ التحصیل شد. وی تحصیلات عالیه خود را در دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران آغاز کرد و به طور همزمان در سال ۱۳۴۱تا پایان شهریور ۴۴ سرپرستی دبیر خانه جامعه دندان پزشکی ایران رانیز بر عهده گرفت.

هوشنگ فاضل در فاصله سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۳ مقام دبیر جامعه دندان‌پزشکی ایران را در اصفهان بر عهده گرفت و در سال ۱۳۵۸ نیز به رتبه مشاور وزیر بهداری و بهزیستی و نیز سرپرستی‌‌‌ همان وزارت خانه منصوب شد. رئیس دانشگاه آزاد دندانپزشکی در سال ۱۳۵۸، رئیس مراکز پزشکی و روابط عمومی بنیاد شهید و بیمارستان مصطفی خمینی بود. بعد از اتمام ریاست مراکز دندان‌پزشکی در سال ۱۳۶۱، دکتر فاضل، سمت قائم مقام رئیس اولین سمینار بین‌المللی پزشکی ایران وابسته به دفتر ریاست جمهوری را عهده دار شد.

‎این پزشک فرهیخته، در فاصله بین سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ریاست مرکز آموزش علوم دندان‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی و پایه گذاری دانشکده دندان‌پزشکی، تربیت تکنسین و بهداشتکار دهان دانشگاه آزاد را در کارنامه خود رقم زد.

دکتر هوشنگ فاضل، در ۲۹ خرداد ماه ۱۳۹۲، پس از یک دوره طولانی مبارزه با بیماری سرطان، در ونکور کانادا درگذشت.


نقاشی آبرنگ دکتر هوشنگ فاضل اثر دکتر مهدی یزدان پناه


یادی از دکتر هوشنگ فاضل به قلم دکتر مهدی یزدان پناه

دکتر هوشنگ فاضل هم رفت!

دکتر هوشنگ فاضل دوست دیرینه دوران دانشجویی من بود. یادش گرامی باد!

آنچه از خودش شنیده ام و دیده ام و از دیگران شنیده ام، زندگی پرفراز و نشیبی داشته است و دست به کارها و خدمات ارزنده ای هم زده است. من توان این را ندارم که در مورد این فراز و نشیب ها که در زندگی خصوصیش و کارها و مقام هائی که داشته سخنانی بگویم و به نقد و حاشیه بپردازم . آنچه می توانم بیان کنم، از لابلای خاطره ها و شناختی که از او داشتم، اینست که دکتر هوشنگ فاضل هر چه بود و هر چه کرد، در هر جا و مکان و هر شغلی و مقامی که داشت کوشش می کرد خوب کار کند و مفید برای وطنش و ملتش باشد. گو اینکه در آخرین سال های عمرش که کم و بیش به ایران می آمد و می دیدمش به آنچه می گذشت و جریان داشت راضی نبود و بسیار نگران وطنش بود. برای پیش درآمد آنچه که از خاطره های خود می خواهم بگویم از کتاب تاریخ دندان پزشکی ایران به قلم استاد بزرگوار دکتر محمدعلی افتخاری شروع می کنم که چنین است:

“دکتر هوشنگ فاضل متولد 27 دیماه 1320 در اصفهان، فارغ التحصیل 1339 از دبیرستان هاتف اصفهانی، فارغ التحصیل 1344 از دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران، هم زمان با تحصیل در دانشکده مسئول و سرپرست دبیرخانه جامعه دندان پزشکی ایران از بدو تاسیس یعنی 1341 تا پایان 1344، دبیر جامعه دندان پزشکی ایران شعبه اصفهان از سال 1351 تا 1353، مشاور وزیر بهداری و بهزیستی و نیز سرپرست آن وزارتخانه 1358، سرپرست دبیرخانه جامعه دندان پزشکی ایران 1353 تا 1355، رئیس مراکز پزشکی و روابط عمومی بنیاد شهید و بیمارستان مصطفی خمینی 1358 تا 1361، قائم مقام رئیس اولین سمینار بین المللی پزشکی ایران وابسته به دفتر ریاست جمهوری 1363، رئیس مرکز آموزش علوم دندان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی و بنیان گذار دانشکده دندان پزشکی آزاد و تربیت تکنسین و بهداشتکاران دهان و دندان آن دانشگاه 1365 تا 1375 و … ”


و اما آنچه من خود می توانم از دوران دانشجویی بگویم از هوشنگ فاضل: وقتی وارد دانشگاه شدم، جوانی را یافتم سرشار از جوش و خروش و سرشار از غلیان زندگی و پر از صفا و محبت، جوان اصفهانی شوخ و بذله گو. در آن زمان هیچیک از دوستان او ندیدند که هوشنگ حتی یکبار عصبانی شود و یا برخورد تندی با کسی داشته باشد و من خاطرات بسیاری از او دارم که مجال گفتنش نیست. هوشنگ فاضل در تمام جنبش های دانشجویی آن زمان حضور فعال داشت. من آن موقع با سه تن از نزدیکانش آشنایی و دوستی پیدا کردم که از این سه به این مناسبت نام می برم که هر کدام به گونه ای در پیشرفت دندان پزشکی کشور نقش داشته اند. برادرش منوچهر فاضل که در روزنامه کیهان فعال بود و مرد بسیار روشنفکر و آزاد اندیش بود و آنگاه که دانشجویان دندان پزشکی در برابر افراد فاقد صلاحیت قد علم کردند، روزنامه کیهان و مجلات وابسته به آن از طریق همین منوچهر فاضل به درج مطالب و آگاهی های لازم می پرداختند و اهمیت تحصیلات دندان پزشکی را برای عموم مردم مطرح می کردند. دیگری دکتر ایرج فاضل که در آن زمان دانشجوی دانشکده پزشکی بود و پسر عموی هوشنگ، جوان بسیار با شخصیت و با وقار که مورد احترام دوستان دانشجویش بود. دیگری نیز دکتر بهمن فاضل که آن موقع دانش آموز دبیرستان دارالفنون تهران بود و برادر ایرج فاضل. دکتر ایرج فاضل را سالها بعد پس از انقلاب در دفتر دکتر هوشنگ فاضل در وزارت بهداشت ملاقات کردم که تازه از آمریکا برگشته بود. به خاطر خدمت به وطنش و بعدها بهترین جراح عروق نام گرفت و نیز استاد برجسته این رشته و وقتی به وزارت بهداشت منصوب شد، دگرگونی واقعی درین وزات خانه ایجاد کرد که تکان دهنده بود. متاسفانه امانش ندادند برای پیگیری (تو اهل دانش و فضلی ،همین گناهت بس). وی در جایگاه های دیگر، راه و رسم های اشتباه آن موقع را افشاگری و اعلام نمود. دکتر بهمن فاضل یادش گرامی باد، چند سالی با هم در یک بیمارستان همکار بودیم و صمیمیتی بین ما بود. او در پست رئیس سلامت دهان و دندان خدمات مناسبی انجام داد. هنگامی که دکتر حسین نواب و همکارانش برای تشکیل جامعه دندان پزشکی همت کردند، بسیاری از دانشجویان آن زمان به کمک و مددرسانی او برخاستیم. حتی به مناسبتی بخاطر دفاع از دکتر نواب، سه روز دانشکده دندان پزشکی را تعطیل کردیم و نمایندگان دانشجویان به ملاقات دکتر امینی نخست وزیر وقت و وزیر بهداری و نیز اعضای شورای دانشگاه رفتند. نخست وزیر وقت از تعطیلی دانشکده اطلاع داشت و در آن موقع جلسات متعددی توسط دانشجویان در دانشکده تشکیل می شد برای احقاق حق حرفه ای و جلوگیری از دخالت افراد بدون صلاحیت در امور دندان پزشکی. دانشجویان دسته جمعی حرکتی پرجوش را شروع کردند که به روزنامه ها، رادیو و مجلات آن زمان سرایت کرد که گفتنش مفصل است. هوشنگ فاضل از دانشجویان پرجوش و خروش و فعال در این زمینه بود. جامعه دندان پزشکی ایران بهمت دکتر حسین نواب و دیگر یارانش تشکیل شد و همین جامعه به خواسته های بر حق دانشجویان جواب مثبت داد. دکتر هوشنگ فاضل در همان زمان دانشجویی، سرپرست دبیرخانه جامعه گردید. وقتی قرار بود اولین کنگره دندان پزشکی توسط جامعه صورت پذیرد، از من به خاطر اینکه دست در کارهای هنری و نقاشی داشتم خواستند همکاری داشته باشم و من مرتب به محل جامعه که در خیابان حافظ بود می رفتم و شب ها تا دیر وقت آنجا بودم و به تهیه بروشورها و آفیش ها و نوشته های رنگی بزرگتر و نیز آماده کردن نقاشی ها و کاریکاتورهای مناسب برای بهداشت دهان و دندان که می باید در محل کنگره بر در و دیوار نصب شود می پرداختم و دانشجویان دیگر هم در زمینه های دیگر کنگره فعالیت داشتند. من در آن زمان کاملا شاهد فعالیت ها و علاقه مندی های هوشنگ فاضل بودم که با همه توانی که داشت بی دریغ برای حرفه اش امکانات و شرایط لازم را فراهم می نمود. دکتر حسین نواب شخصا در کارهای ما نظارت می کرد و اصلاحات و موارد لازم را تذکر می داد. آگاهی ها ، دقت ، علاقه مندی و وسواس این شخصیت بزرگوار را هیچوقت از یاد نمی برم. این برنامه ها تا سومین کنگره دندان پزشکی ادامه داشت. کنگره اول در دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران، دومین کنگره در دانشکده پزشکی و کنگره سوم در محل هتل هیلتون (استقلال فعلی). در این جا یادآور می شوم که درین سه کنگره که آغازین بودند و تجربه خوبی برای ادامه تا امروز، آنچه من شاهد و ناظر بودم خیلی از پیشکسوتان و دانشجویان بارهای سنگین را بر دوش داشتند. دکتر هوشنگ فاضل با جدیت تمام و بی ادعا نقش پر اهمیتی ایفا می کرد. باید گفت هر قدم مفیدی که برداشته شده، اعتلای حرفه را به دنبال داشته است.

چه خوبست مروری کنیم به گفتار ملاصدرا: ویرانه ایست این جهان، عمر رخصت نمی دهد که آبادش کنی و غیرت امان نمی دهد که رهایش کنی، پس ساختن جزء کوچکی است به دست من و تو یعنی آباد کردن کل جهان ، به دست آدمیان


آدرس
تهران،
تلفن:
-
محل تحصیل
ایران، تهران، علوم پزشکی تهران، 1344