علیرضا اخلاقی
عکاس و دندانپزشک
برنده جایزه WiKi Loves Monuments در سال ۲۰۱۸
گفتگو با دندانپزشک جوانی که جایزه جهانی عکاسی ویکیپدیا را کسب کرد
دندانپزشکی هیچوقت تمام زندگی من نمیشود
دکتر سیامک شایان: حوالی آذر ماه ۹۷ سایت مسابقه جهانی عکاسی Wlm نفرات برتر این مسابقه در سال ۲۰۱۸ را معرفی کرد که در راس آنها عکسی از گنبد مسجد شیخ لطفالله اصفهان قرار داشت. عکاس آن علیرضا اخلاقی، جوان ۲۴ساله اصفهانی است. نکته جالب اینکه او به تازگی از دانشکده دندانپزشکی اصفهان دانشآموخته شده و در حال حاضر عضوی از جامعه دندانپزشکی ایران است.
مسابقه Wlm یا ویکیپدیا دوستدار یادمانها (WiKi Loves Monuments) یک مسابقه جهانی عکاسی است که از سال ۲۰۱۰ توسط بنیاد ویکیپدیا برگزار میشود. علیرضا سومین عکاس ایرانی است که در این هشت سال جزو ۱۵ عکس برتر این مسابقه قرار گرفته است؛ سال گذشته رتبه چهاردهم را مصطفی معراجی و سال ۲۰۱۶ رتبه سوم را محمدرضا دمیری گنجی به دست آورده بودند.
با دکتر علیرضا اخلاقی گفتگویی داشتیم درباره جزییات این مسابقه، داستان این عکس مشهور و دغدغههایش به عنوان یک دندانپزشک جوان.
– علیرضا! از علاقهات به عکاسی بگو. ریشه این علاقه کجا بود و تا امروز در این حوزه چه فعالیتها و تجربیاتی داشتهای؟
من از سال ۹۰ که کنکور هم داشتم، بهصورت جدی کار عکاسی را شروع کردم و البته قبل از آن هم عکاسی میکردم، اما فعالیتم چندان جدی نبود. پیش از آنکه دوربین حرفهای بخرم، دو سال عضو مرکز نجوم ادیب، وابسته به شهرداری اصفهان، بودم و یک منجم آماتور به شمار میرفتم. دوربینم را هم بهقصد عکاسی نجومی خریدم. چند سالی هست که عکاسی نجومی انجام میدهم و در مرکز نجوم ادیب هم تدریس میکنم.
سال ۹۵ مسابقه عکاسی نجومی به نام ماراتن مسیه در سطح کشور برگزار شد که در آن اول شدم. در حال حاضر در حال جمعآوری مجموعه عکسهایی از ماه کنار بناهای تاریخی شهرهای مختلف هستم. البته این کار در مراحل ابتدایی است و چند عکس از پل خواجو و گنبد باز نطنز و ماه گرفتهام. فعلاً تصمیم دارم اسم این مجموعه را «ماه منظر» بگذارم که البته قطعی نیست.
– درباره جایزه اخیرت بیشتر توضیح بده. این مسابقه چه اهمیتی در دنیای عکاسی دارد؟
نام این مسابقه (WiKi Loves Monuments) است و بنیاد ویکیپدیا از سال ۲۰۱۰ آن را برگزار میکند. موضوع آن عکاسی از بناهای تاریخی و یادبودهای جهانی است. این مسابقه سال ۲۰۱۱ رکورد بزرگترین مسابقه عکاسی را از نظر تعداد شرکتکنندگان شکسته است.
این مسابقه که دو مرحله دارد از سال ۲۰۱۰ تا الان هر سال برگزار میشود. مرحله اول این مسابقه در سطح کشوری است و از هر کشور حدود ۱۰ عکس برتر انتخاب و به مرحله جهانی فرستاده میشود. مرحله دوم جهانی است و از بین عکسهای منتخب مرحله اول، ۱۵ عکس به عنوان عکسهای برتر معرفی میشوند. عکس من در مرحله کشوری چهارم اما در مرحله جهانی اول شد.
– گویا گرفتن این عکس از گنبد مسجد شیخ لطفالله هم داستان جالبی دارد.
من در اینستاگرامم هم بهطور مختصر نوشته بودم که عکاسی در محلهایی که تحت نظر سازمان میراث فرهنگی است، مخصوصاً با سهپایه، نیاز به مجوز دارد. خوشبختانه یکی از دوستان این مجوز را برای من گرفت، اما زمانی که رفتم از مسجد شیخ لطفالله عکاسی کنم، دیر رسیدم و داشتند مسجد را برای نماز تعطیل میکردند. چون در این مسجد نماز برگزار نمیشود.
خلاصه بعد از اصرارهای زیاد، به من اجازه ورود دادند و یک سرباز مرا به پشتبام و کنار گنبد برد که نتوانستم آنجا عکس خاصی بگیرم. بعد به طبقه دوم مسجد رفتیم و چون آنجا هم شلوغ بود و مردم هنوز خارج نشده بودند، باز هم نتوانستم عکسهای خوبی بگیرم. آخر به من گفتند ساعت از دو ظهر گذشته است و باید بیرون بروی، اما من گفتم نمیروم! در نهایت بعد از اصرارهای فراوان قبول کردند تنهایم بگذارند و در را رویم قفل کنند. من را زیر گنبد گذاشتند و چراغها را خاموش کردند و گفتند تا دو ساعت دیگر هر چه میخواهی عکس بگیر.
این شد که دو ساعت تک و تنها زیر گنبد خوشگل شیخ لطفالله بودم و از هر زاویه ممکن و ناممکنی عکس گرفتم. مزیت مهمش هم این بود که پروژکتور قرمز رنگی که گنبد را روشن میکند خاموش بود. محیط فقط با روشنایی روز روشن شده بود برای همین رنگهای گنبد و محراب کاملا واقعی هستند. اگر به عکسهای مشابه از گنبد شیخ لطفالله نگاه کنید میبینید آن نور قرمز رنگ مزاحم همیشه توی ذوق میزند. استفاده از نور طبیعی روز، سه پایه، تنهایی و وقت زیاد باعث شد دستم در انتخاب تنظیمات کاملا باز باشد.
– بازتاب جایزه و کسب این افتخار در ایران چگونه بوده است؟ این خبر در چه رسانههایی بازتاب داشت و توسط چه نهادهایی مورد توجه و تقدیر قرار گرفت؟
اولین بار مدیر ویکی پدیای فارسی، در توئیتر خودش عکس بنده به اضافه یک کپشن را توئیت کرد که بعد دیدم کانالهایی مثل آخرین خبر آن کپشن را منتشر کرده و کانالهای دیگر هم در تلگرام آن خبر را فروارد کردند. دوستان و فامیل تا چهار، پنج روز آن خبر را از کانالهای مختلف برای من میفرستادند. دو، سه تا از روزنامههای اصفهان از جمله نصف جهان و اصفهان زیبا خبر را درج کردند و روزنامه هفت صبح نیز گزارش مصاحبه نسبتا مفصلی در مورد این اتفاق منتشر کرد.
از طرف شهرداری اصفهان هم به من زنگ زدند و دعوت کردند که در جلسهای در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان با حضور شهردار شهرمان برگزار شد شرکت کنم و ایشان در این جلسه از من تقدیر کردند.
– در فضای دندانپزشکی از طرف همصنفانت چه بازتابی دیدی؟
خیلی از هم دانشکدهایها و اساتیدی که فالوئر اینستاگرام من هستند به من پیام دادند و تبریک گفتند و البته بعضیها هم چندین بار پیام تبریک فرستادند! دانشکده دندانپزشکی اصفهان هم گروه تلگرامی دارد که این خبر در آن درج شد. البته در محل کار هیچکس از این موضوع اطلاعی ندارد و من هم چیزی به کسی نمیگویم.
– علاقهات به نجوم چگونه و از کجا شکل گرفت؟ عکاسی و نجوم را چه طور به هم پیوند دادی؟
در دوران کودکی به مستندها و کتابهای علمی نجوم که به زبان ساده نوشته شده بودند علاقه داشتم. در مورد سیارات هم کتاب خیلی زیبایی داشتم که پر از عکسهای قشنگ بود، اما این علاقه را از همان زمان دنبال نکردم تا اینکه یک روز به مرکز نجوم ادیب رفتم. آن روز رصد عمومی برپا بود و یک نفر سیاره مشتری را به من نشان داد. من باورم نمیشد همان تصویرهای قشنگی که از مشتری در کتابم دیدم، حالا میتوانم به چشم خودم ببینم. قبل از آن فکر میکردم این سیاره را فقط میشود با تلسکوپهای خیلی حرفهای رصد کرد.
عکاسی از بچگی برای من جالب بود. چون پدرم یک دوربین یاشیکای قدیمی داشت که با آن عکاسی میکرد و چون خود دوربین برای من جذابیت داشت، به عکاسی هم علاقهمند شدم، اما علاقهای که در حال حاضر به نجوم دارم، به این دلیل است که شکوه و عظمت آسمان در شب به من یادآوری میکند ما چه موجودات کوچکی هستیم. وقتی میبینم دنیا آنقدر بزرگ است و من در مقابل آن اینقدر کوچک هستم، غم و غصههای زندگی برایم بیاهمیت میشود.
علاقهام به عکاسی به این دلیل است که وقتی از یک سوژه عکس میگیرم، آن لحظه و آن حال و هوا و آن اتفاق را برای خودم ابدی میکنم تا همیشه به یادم بماند.
– قبلاً در مصاحبهای گفته بودی که اگر شرایط و پیشنهادهایی باشد که منجم حرفهای بشوی، ممکن است میان سه حوزه عکاسی، نجوم و دندانپزشکی، نجوم را بهصورت حرفهای دنبال کنی. این حرفت تا چه حد جدی است؟ منتظر چه پیشنهادی هستی که ممکن است یک دندانپزشک را وسوسه کند که حرفهاش را کنار بگذارد؟ مگر در نجوم چه دیدهای که ما نمیبینیم؟
این حرف صادقانه است، اما جدی نیست! چرا که فکر نمیکنم هیچوقت برای کار نجومی حرفهای به من پیشنهاد جدی بشود. چون من نه در این حرفه درس خواندهام، نه در آن تخصص دارم و نه کار حرفهای خاصی در آن انجام دادهام، اما بسیاری از ما که در رشتههای پزشکی و دندانپزشکی تحصیل کردهایم، ضمن اینکه ممکن است عاشق کارمان باشیم، از قدیمالایام یک زندگی فانتزی مثل زندگی کردن در یک روستا بین کوههای سوئیس و گاو و گوسفندها را هم در ذهنمان داریم. زندگی فانتزی من هم کار کردن در یک رصدخانه حرفهای است و فکر نمیکنم هیچوقت واقعی بشود.
– با این اوصاف برنامه تو برای آینده چیست؟ کار در حرفهای دندانپزشکی یا ادامه تحصیل یا کار در رشته عکاسی و نجوم؟
همین چند شب پیش با یکی از دوستانم در حال بحث بر سر این موضوع بودیم که داریم با زندگی خودمان چه میکنیم؟ ما هفت سال پیش موقع انتخاب رشته، دندانپزشکی را انتخاب کردیم و هفت سال از زندگی خود به خود اینطور در دانشگاه پیش رفت. در این مدت دو راهی برای ما وجود نداشت و حتی بعد از فارغالتحصیلی، بزرگترین انتخاب ما، میتواند انتخاب بین رشتههای تخصصی یا ماندن و مهاجرت کردن باشد. به نظر من هر کدام را که انتخاب کنیم، در نهایت تفاوت چندانی برای ما نمیکند و در آخر سبک زندگی ما شبیه یک دندانپزشک است.
این روزها دغدغه من این شده است که آیا میدانم زندگیام به کجا میرود یا فقط یک مسیر از پیش تعیین شده را میروم؟ آیا واقعاً از کارم لذت میبرم یا چون فقط سایرین میگویند دندانپزشکی شغل خوبی است من هم به آن علاقهمند شدهام؟ این سؤالی است که متأسفانه بسیاری از جوانان همسن من به آن فکر هم نمیکنند. در نهایت باید بگویم من رشتهام را دوست دارم و فکر نمیکنم روزی برسد که بخواهم از آن خارج بشوم، اما از یک چیزی مطمئن هستم و آن این است که دندانپزشکی هیچوقت تمام زندگی من نمیشود.
– آیا تجربه و مهارتی که در عکاسی یا دانش نجوم داری در حرفه دندانپزشکی به کارت آمده است؟
تا الآن خیر، اما به تازگی با یکی از همکاران آشنا شدهام که عکاسی دندانی انجام میدهد. این رشته هم برای من جالب بود و شاید در آینده به صورت جدی به آن بپردازم. به خصوص که من به ارتودنسی هم علاقه دارم و عکاسی در آن نقش مهمی دارد. هر چند عکاسی دندانی اصلاً شبیه عکاسیهایی که من تا به حال انجام دادهام نیست و صرفاً یک مهارت است. به عبارت دیگر هنر و خلاقیت در آن نقشی ندارند.
– نظرت درباره فعالیت اینستاگرامی دندانپزشکان و نحوه بازاریابی و نمایش کیسهای درمانی زیبایی و ایمپلنت چیست؟
نظر خاصی در این مورد ندارم. معتقدم دندانپزشک هم میتواند مانند بسیاری از حرفههای دیگر از طریق اینستاگرام تبلیغات خود را انجام بدهد.
– کمی درباره جزئیات کار عکاسی در نجوم توضیح بده. در این کار به چه ابزار و تجهیزاتی نیاز داری؟ موفقیت در این زمینه به چه چیزی وابسته است؛ صبر، شانس یا خلاقیت؟
عکاسی نجومی به تجهیزات گرانقیمتی نیاز دارد و موضوع دیگری که کار را سختتر میکند این است که برای این نوع عکاسی مجبوریم حداقل چند ده کیلومتر از شهر دور بشویم و یک شب را در سرما و شرایطی ناامن بگذرانیم. سوژههای عکاسی نجومی هم محدود و تکراری هستند. به همین دلایل عکاسی نجومی رشته سختی است و کمتر کسی حاضر است وارد آن بشود و در ضمن به خاطر تکراری بودن سوژهها است که خلاقیت در آن حرف اول را میزند. البته نیازی نیست حتماً تجهیزات بسیار زیادی را که عکاسی نجومی به آن نیاز دارد را بخریم؛ چراکه مراکزی هستند که میشود در آنها عضو شد و از تجهیزات آنها استفاده کرد.
مطالب مرتبط: